امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خلیفه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پیشوای مسلمانان

فونتیک فارسی

khalife
اسم
caliph, khalif

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- بیعت خود را با خلیفه شکست.

- He abjured his allegiance to the caliph.

- خلیفه‌ی حکومت مسلمانان رهبری محترم و قدرتمند بود.

- The khalif of the Muslim empire was a highly respected and powerful leader.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خلیفه

  1. مترادف:
    خدیو سلطان ملک
  1. مترادف:
    جانشین قایم‌مقام نایب
  1. مترادف:
    ارشد
  1. مترادف:
    مبصر
  1. مترادف:
    رهبر مذهبی ارمنیان

ارجاع به لغت خلیفه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خلیفه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خلیفه

لغات نزدیک خلیفه

پیشنهاد بهبود معانی