با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

خودکامه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

khodkaame
absolute, authoritarian, arbitrary, autocrat, autocratic, despot, despotic, dictator, dictatorial, totalitarian, tyrannical, tyrannous, tyrant, willful
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خودکامه

ارجاع به لغت خودکامه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خودکامه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خودکامه

لغات نزدیک خودکامه

پیشنهاد بهبود معانی