امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

khavar
estuary, narrow gulf

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خور

  1. مترادف:
    آفتاب خورشید شمس مهر هور
    متضاد:
    قمر ماه
  1. مترادف:
    خلیج شاخاب شاخابه
    متضاد:
    شبه‌جزیره
  1. مترادف:
    زمین پست

ارجاع به لغت خور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خور

لغات نزدیک خور

پیشنهاد بهبود معانی