با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

خوش‌اخلاق‌ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دارای خلق و رفتار خوب

فونتیک فارسی

khoshakhlaagh
صفت
good humored, good-tempered, jovial

- گارسون خوش‌اخلاق مطمئن شد که به همه‌ی مشتری‌ها به خوبی رسیدگی شده است.

- The jovial waiter made sure that all the customers were well taken care of.

- شخصیت خوش‌اخلاقش باعث شده بود همکاری با او بسیار لذتبخش باشد.

- His good humored personality made him a pleasure to work with.
دارای ادب و خلقیات خوب

فونتیک فارسی

khoshakhlaagh
صفت
having good morals, of a high moral standard

- جان مردی خوش‌اخلاق است و همیشه کار درست را انجام می‌دهد.

- John is a man who has good morals and always does the right thing.

- مادربزرگم همیشه به من یاد می‌داد که خوش‌اخلاق باشم و با دیگران محترمانه رفتار کنم.

- My grandmother always taught me to have good morals and to treat others with respect.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خوش‌اخلاق‌

ارجاع به لغت خوش‌اخلاق‌

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خوش‌اخلاق‌» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خوش‌اخلاق‌

لغات نزدیک خوش‌اخلاق‌

پیشنهاد بهبود معانی