امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

خویشتن‌دار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

khishtandaar
abstinent, continent, restrained, having self-control, self-possessed

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خویشتن‌دار

  1. مترادف:
    باتقوا پرواپیشه تقواپیشه متقی پرهیزگار خوددار
    متضاد:
    بی‌تقوا ناپرهیزگار

ارجاع به لغت خویشتن‌دار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خویشتن‌دار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خویشتن‌دار

لغات نزدیک خویشتن‌دار

پیشنهاد بهبود معانی