با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

خیره به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

با خیرگی

فونتیک فارسی

khire
صفت قید
staring, intent, dazzled, staringly, blinded (by light), with eyes wide open

- نور چراغ اتومبیل‌ها او را خیره کرد.

- She was dazzled by the headlights.

- نگاه خیره

- an intent look
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خیره

ارجاع به لغت خیره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خیره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/خیره

لغات نزدیک خیره

پیشنهاد بهبود معانی