با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

دانا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دانشمند

فونتیک فارسی

daanaa
اسم صفت
learned, wise, sagacious, knowing, savvy, sage, knowledgeable, intelligent, scholarly, savant, scholar, knower

- با وجود جوانی بسیار عاقل و دانا بود.

- Despite his youth, he was very wise and learned.

- یکی از داناترین دانشمندان

- one of the most knowledgeable scientists
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دانا

ارجاع به لغت دانا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دانا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دانا

لغات نزدیک دانا

پیشنهاد بهبود معانی