با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

دانشجو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

محصل دانشگاه، جویای علم

فونتیک فارسی

daaneshjoo
اسم
student, scholar, pupil, collegian

- دو دانشجو در راهرو به او حمله کردند.

- Two students assaulted him in the hallway.

- ضوابط پذیرش دانشجو

- the criteria for accepting students

- هر دانشجو باید پنج درس اختیاری بردارد.

- Each student must take five elective courses.

- میزان پذیرش دانشجو بالا رفته است.

- Intake of college students is up.
دختر
coed
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دانشجو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دانشجو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دانشجو

پیشنهاد بهبود معانی