با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

دایی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

برادر مادر

فونتیک فارسی

daay(')i
اسم
(maternal) uncle

- تصویری از دایی رضا به اندازه‌ی خودش

- a life-size picture of Uncle Reza

- دایی من شاگرد کوشایی بود.

- My uncle was a diligent student.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دایی

ارجاع به لغت دایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دایی

لغات نزدیک دایی

پیشنهاد بهبود معانی