با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

درخشان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تابناک، درخشنده

فونتیک فارسی

derakhshaan
صفت
bright, brilliant, luminous, shining, radiant, gleaming, lustrous, shiny, sparkling, scintillant, glittery, splendid, glitzy, aflame, alight, splendorous, lucid, gay, vivid, resplendent

- نوری درخشان تاریکی شب را از میان برد.

- A bright light dissipated the darkness of the night.

- دسته‌ای پرنده که از آسمان درخشان رد می‌شوند

- A flock of birds crossing the bright heaven
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد درخشان

ارجاع به لغت درخشان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «درخشان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/درخشان

لغات نزدیک درخشان

پیشنهاد بهبود معانی