امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

دردمند به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

dardmand
ill, afflicted

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دردمند

  1. مترادف:
    بستری بیمار درمانده علیل کسل متالم مریض معلول ناخوش وجیع
    متضاد:
    تندرست

ارجاع به لغت دردمند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دردمند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دردمند

لغات نزدیک دردمند

پیشنهاد بهبود معانی