امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

درهم و برهم کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
becloud, confuse, derange, dislocate, disorder, disorganize, embroil, jumble, muddle, ravel, shuffle, snarl, unsettle

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت درهم و برهم کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «درهم و برهم کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/درهم و برهم کردن

لغات نزدیک درهم و برهم کردن

پیشنهاد بهبود معانی