امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

دلمه شدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

لخته شدن، منعقد شدن

فونتیک فارسی

dalame shodan
فعل لازم
to colt, to coagulate, to set, to curdle, to thicken, to congeal, to encrust, to cake

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- خون زود دلمه می‌شود

- blood clots fast
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت دلمه شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دلمه شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دلمه شدن

لغات نزدیک دلمه شدن

پیشنهاد بهبود معانی