با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

دهخدا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کدخدا

فونتیک فارسی

dehkhodaa
اسم
headman or owner of a village, village headman, village owner

- مردم به دهخدا احترام می‌گذاشتند.

- The village headman was respected by people.

- دهخدا زمان گردهمایی را به اهالی ده اعلام کرد.

- The village headman announced the meeting time to all the villagers.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دهخدا

ارجاع به لغت دهخدا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دهخدا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دهخدا

لغات نزدیک دهخدا

پیشنهاد بهبود معانی