با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    دهقان به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    روستایی، زارع، کشاورز

    فونتیک فارسی

    dehghaan
    اسم
    farmer, fellah, rustic, muzhik

    - دهقان در این زمین سیب‌زمینی می‌کارد

    - The farmer grows potatoes in this field

    - دهقانی پیر

    - an old farmer
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد دهقان

    1. برزگر، حارث، دهگان، روستایی، زارع، زراعت‌پیشه، فلاح، کشاورز، کشتکار، کشتگر، ناطور ≠ ارباب، مالک
    2. ایرانی
    3. مورخ

    ارجاع به لغت دهقان

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «دهقان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دهقان

    لغات نزدیک دهقان

    پیشنهاد بهبود معانی