با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    دوم به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    ثانی

    فونتیک فارسی

    dovvom
    صفت
    second, secondary, second-class, subordinate

    - با فاصله‌ی زیادی از نفر اول، دوم شد.

    - She came a poor second.

    - عامل دوم از اولی هم مهم‌تر است.

    - The second factor is even more important than the first one.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت دوم

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «دوم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/دوم

    لغات نزدیک دوم

    پیشنهاد بهبود معانی