امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

راهنما به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

raahnamaa
guide, usher, traffic indicator

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
زن
usherette
inductive
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد راهنما

  1. مترادف:
    امام بلد پیشوا دلیل راهبر رهبر رهنما مربی هادی
  1. مترادف:
    دفترچه‌راهنما

ارجاع به لغت راهنما

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «راهنما» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/راهنما

لغات نزدیک راهنما

پیشنهاد بهبود معانی