امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

رتیل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

(جانورشناسی) حشره‌ای بندپا از راسته‌ی رتیلان

فونتیک فارسی

roteyl
اسم
tarantula

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- خانم گری یک رتیل خانگی دارد.

- Mrs. Gray has a pet tarantula.

- رتیل در فک‌هایش غدد سمی دارد.

- the tarantula possesses poison glands in its jaws.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رتیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رتیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رتیل

لغات نزدیک رتیل

پیشنهاد بهبود معانی