امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

رخصت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اجازه

فونتیک فارسی

rokhsat
اسم
leave, permission, allowance, sanction, sufferance

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

- رخصت نشستن در مقابل امپراتور

- permission to sit in front of the Emperor

- او برای ترک اتاق رخصت خواست.

- He asked for permission to leave the room.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رخصت

ارجاع به لغت رخصت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رخصت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رخصت

لغات نزدیک رخصت

پیشنهاد بهبود معانی