امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

رد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

rad
restitution, rejection, track, trace

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رد

  1. مترادف:
    اثر پی رگه علامت نشان نقش
  1. مترادف:
    اعراض اقاله امتناع انکار بطلان تقبیح تکذیب طرد فسخ نفی نقض نکول
  1. مترادف:
    استرداد واپس
  1. مترادف:
    رفوزه مردود
  1. مترادف:
    وازده

ارجاع به لغت رد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رد

لغات نزدیک رد

پیشنهاد بهبود معانی