با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

رست به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

(ریاضی) عرض

فونتیک فارسی

rast
اسم
ordinate
روینده، آنچه می‌روید

فونتیک فارسی

-rost
سازه‌ی پیوندی
combining form meaning "growing", "plant" as in کود رست (saprophyte)
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت رست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رست

لغات نزدیک رست

پیشنهاد بهبود معانی