امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

رها به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آزاد

فونتیک فارسی

rahaa
صفت
free, emancipated, unbound, loose, released, liberated, unengaged, unrestrained, disengaged, disembodied

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- پرنده‌ی رها

- the released bird

- زنی رها

- a liberated woman
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رها

  1. مترادف:
    آزاد خلاص فارغ مرخص مستخلص وارسته
  1. مترادف:
    بی‌بند
  1. مترادف:
    پراکنده پرت ترک متروک واگذار ول ولو
  1. مترادف:
    یله

ارجاع به لغت رها

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رها» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رها

لغات نزدیک رها

پیشنهاد بهبود معانی