با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    رهیده به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    رهایی‌یافته

    فونتیک فارسی

    rahide
    صفت
    emancipated, freed, free, evaded, escaped

    - حیوانات رهیده بعد از سال‌ها در قفس بودن، آزادانه در منطقه‌ی حفاظت‌شده گردیدند.

    - After years of captivity, the freed animals roamed freely in the sanctuary.

    - بردگان رهیده بالاخره می‌توانستند بدون ترس یا ظلم زندگی خودشان را بکنند.

    - The freed slaves were finally able to live their lives without fear or oppression.
    پیشنهاد بهبود معانی

    ارجاع به لغت رهیده

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «رهیده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/رهیده

    لغات نزدیک رهیده

    پیشنهاد بهبود معانی