با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

روال به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

روش، منوال، ترتیب، شیوه

فونتیک فارسی

revaal/ /ravaal
اسم
process, method, manner, trend, procedure, precedent, practice, system, style, usage, mode, pattern, way, tack, use

- کم‌کم به روال کار وارد خواهی شد.

- you'll gradually get the hang of it

- بانک را به روال معمول اداره می‌کند.

- he runs the bank in the customary way
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد روال

ارجاع به لغت روال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «روال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/روال

لغات نزدیک روال

پیشنهاد بهبود معانی