با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

روانپزشک به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پزشک متخصص بیماری‌های روانی

فونتیک فارسی

ravaanpezeshk
اسم
psychotherapist, psychiatrist, therapist, shrink, headshrinker

- او روی تخت روانپزشک دراز کشید و چشمانش را بست.

- He lay down on the psychiatrist's couch and closed his eyes.

- دوستم تصمیم گرفت با یک روانپزشک ملاقات کند.

- My friend decided to visit a psychotherapist.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت روانپزشک

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «روانپزشک» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/روانپزشک

لغات نزدیک روانپزشک

پیشنهاد بهبود معانی