با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

روبرو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مقابل

فونتیک فارسی

rooberoo
صفت
ahead, opposite, facing, face to face, confronting

- صنعت با مشکل جدی کمبود نیروی کار روبرو است.

- Industry is facing a serious labor shortage.

- کشور با مشکلات اقتصادی زیادی روبرو است.

- The country is facing great economic difficulties.

- روبروی ساختمان بانک

- opposite the bank building
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد روبرو

ارجاع به لغت روبرو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «روبرو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/روبرو

لغات نزدیک روبرو

پیشنهاد بهبود معانی