امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

روش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

ravesh
method, policy, course, custom, gait, walk

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
روش لمس کردن یا دست زدن یا نواختن ساز
touch
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد روش

  1. مترادف:
    آیین ادب اسلوب باب راه رسم رفتار روال روند رویه سبک سنت سیاق سیر سیرت سیره شعار شیوه طرز طریق طریقت طریقه طور عادت قاعده قانون متد مذهب مسلک منوال نحو نحوه نظام نمط نوع وجه وضع هنجار

ارجاع به لغت روش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «روش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/روش

لغات نزدیک روش

پیشنهاد بهبود معانی