با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

زنانه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مربوط به زنان

فونتیک فارسی

zanaane
صفت
womanly, womanish, pertaining to women, effeminate, unmanly, womanlike, female, feminine, uxorial, lady-like, women's apartment

- او صدایی ملایم و زنانه داشت.

- She had a soft feminine voice.

- لباس زنانه پوشیدند و بدین طریق از گیر پلیس فرار کردند.

- They wore women's clothes, thereby escaping the police.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت زنانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زنانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زنانه

لغات نزدیک زنانه

پیشنهاد بهبود معانی