امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

زندگی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

زیست، حیات، عمر

فونتیک فارسی

zendegi
اسم
living, life, lifetime

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- زندگی آبرومندانه‌ای داشتن

- make a decent living

- زندگی پس از مرگ، حیات اخروی

- the future life
زندگی‌نامه

فونتیک فارسی

zendegi
اسم
biography

- زندگی حافظ

- a biography of Hafez

- زندگی مولانا

- Molana's biography
اسباب خانه

فونتیک فارسی

zendegi
اسم
belongings, things, household furniture, house goods

- همه‌ی زندگی‌اش در آتش سوخت

- All his belongings were burnt in the fire

- زندگی‌اش را جمع کرد

- She gathered up her belongings
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زندگی

  1. مترادف:
    تعیش حیات زندگانی زیست هستی

ارجاع به لغت زندگی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زندگی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زندگی

لغات نزدیک زندگی

پیشنهاد بهبود معانی