با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    زهوار به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    کناره، لبه، حاشیه

    فونتیک فارسی

    zehvaar
    اسم
    margin, rim, marginal band or ribbon, batten, groove, lace, beading

    - زهوار ماشین در تصادف آسیب دیده بود.

    - The car's rim was damaged in the accident.

    - زهوار گرد تلسکوپ

    - the circular rim of the telescope
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد زهوار

    1. حاشیه، کناره، لبه

    ارجاع به لغت زهوار

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «زهوار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زهوار

    لغات نزدیک زهوار

    پیشنهاد بهبود معانی