امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

زکام به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

التهاب مخاط بینی

فونتیک فارسی

zokaam
اسم
پزشکی cold, rheum, coryza, catarrh, cold in the head, head cold

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- مادربزرگم به زکام مزمن مبتلا است.

- My grandmother suffers from chronic rheum.

- پزشک تشخیص داد که او به زکام مبتلا است.

- The doctor diagnosed her with rheum.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زکام

  1. مترادف:
    آنفلوآنزا چایش ریزش سرماخوردگی نزله

ارجاع به لغت زکام

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زکام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زکام

لغات نزدیک زکام

پیشنهاد بهبود معانی