با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

زیاد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بسیار، خیلی، فراوان

فونتیک فارسی

ziyaad
صفت قید
much, many, excessive, great, too many, very much, too much, too, numerous, extensive, plenty, plentiful, legion, sizeable, mighty, scores, high, highly, heavily, intensely, greatly

- کندن چاه‌های زیاد لایه‌ی آب‌دار را خشک می‌کند.

- Digging too many wells dries an aquifer.

- درآمد زیاد

- high income
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زیاد

ارجاع به لغت زیاد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زیاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زیاد

لغات نزدیک زیاد

پیشنهاد بهبود معانی