امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

زیرزمینی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مربوط به زیر زمین

فونتیک فارسی

zirza(e)mini
صفت
underground, subterranean, subsurface, nether

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- کابل‌های هوایی از کابل‌های زیرزمینی خطرناکترند.

- Overhead cables are more dangerous than underground cables.

- تونل‌های زیرزمینی

- the underground tunnels
امور مخفیانه

فونتیک فارسی

zirza(e)mini
صفت
clandestine, secret

- ملاقات زیرزمینی در خانه‌ای مخفی انجام شد.

- The clandestine meeting took place in a hidden house.

- این سازمان برای جلوگیری از شناسایی توسط مقامات، فعالیت‌های زیرزمینی انجام داد.

- The organization conducted clandestine activities to avoid detection by authorities.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد زیرزمینی

  1. مترادف:
    دخمه سردابه سرداب نقب

ارجاع به لغت زیرزمینی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «زیرزمینی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/زیرزمینی

لغات نزدیک زیرزمینی

پیشنهاد بهبود معانی