با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

ساعت‌مچی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ساعت دستی

فونتیک فارسی

saa'ate mochi
اسم
wristwatch

- موتور ظریف یک ساعت مچی

- the delicate machinery of a wristwatch

- ساعت مچی‌اش هدیه‌ای از طرف پدربزرگش بود.

- His wristwatch was a gift from his grandfather.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ساعت‌مچی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ساعت‌مچی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ساعت‌مچی

پیشنهاد بهبود معانی