امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ساعی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کوشا، تلاشگر

فونتیک فارسی

saa'i
صفت
diligent, trier, efficient, hard-working, assiduous, studious, industrious

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- دانش‌آموزی که همیشه ساعی و بلندهمت بوده است.

- A student who has always been diligent and ambitious.

- دانش‌آموز ساعی

- a studious student

- او کارمندی ساعی است که همیشه همه‌ی تلاشش را برای کارش می‌کند.

- He is a hard-working employee who always gives his best effort on the job.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ساعی

  1. مترادف:
    تلاشگر سخت‌کوش فعال کوشا کوشنده مجد
    متضاد:
    کاهل

ارجاع به لغت ساعی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ساعی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ساعی

لغات نزدیک ساعی

پیشنهاد بهبود معانی