با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

سالن غذاخوری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تالاری که در آن غذا می‌خورند

فونتیک فارسی

saalone ghazaakhori
اسم
mess hall, dining hall

- اتاق از طریق راهرو به سالن غذاخوری وصل می‌شود.

- The room connects with the dining hall by means of a hallway.

- بچه‌ها در سالن غذاخوری بودند.

- The children were in the dining hall.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سالن غذاخوری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سالن غذاخوری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سالن غذاخوری

لغات نزدیک سالن غذاخوری

پیشنهاد بهبود معانی