با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    سام به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    پسر بزرک نوح

    فونتیک فارسی

    saam
    اسم خاص
    Shem (the oldest son of Noah)

    - نوح سه پسر به نام‌های سام، حام و یافث داشت.

    - Noah had three sons, Shem, Ham and Japheth.

    - او از نسل سام بود.

    - He was a descendent of Shem.
    نام پدر بزرگ رستم

    فونتیک فارسی

    saam
    اسم خاص
    Sam

    - سام، دوباره بنواز!

    - Play it again, Sam!

    - سام پدربزرگ رستم بود.

    - Sam was Rustam's grandfather.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد سام

    1. صفت ≠ بی‌زهر، غیرسمی
    2. بیماری، مرض، ناخوشی
    3. ورم، آسم
    4. سرسام، دوار
    5. خیزران
    6. سمی، زهردار، خطرناک، زهرناک

    ارجاع به لغت سام

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «سام» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سام

    لغات نزدیک سام

    پیشنهاد بهبود معانی