با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

سبزه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

چمن

فونتیک فارسی

sabze
اسم
green meadow, pasture, turf, grass, sod, greenery, lawn

- سبزه پر از گل‌های وحشی بود.

- The green meadow was filled with wildflowers.

- گاوها در سبزه می‌چریدند.

- The cows grazed in the green meadow.
گیاه سبز زینتی که قبل از عید نوروز برای سفره‌ی هفت‌سین با عدس یا گندم می‌رویانند

فونتیک فارسی

sabze
اسم
seed sprouts, greens grown in a dish (used in Norooz/Nowruz ceremonies)

- سبزه نماد زندگی است.

- Seed sprouts are the symbol of life.

- سبزه در آفتاب گرم بهاری به سرعت رشد می‌کرد.

- The seed sprouts were growing quickly in the warm spring sun.
سبزه‌رو، کسی که پوست تیره یا گندمی دارد

فونتیک فارسی

sabze
صفت
brunet, swarthy, brunette, olive-skinned

- او سبزه و بلند بالاست.

- She is a tall brunette.

- زن سبزه در گوشه‌ی اتاق ایستاده بود.

- The olive-skinned woman was standing in the corner of the room.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سبزه

ارجاع به لغت سبزه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سبزه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سبزه

لغات نزدیک سبزه

پیشنهاد بهبود معانی