با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

سبیل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

راه

فونتیک فارسی

sabil
اسم
ادبی way, road, manner, cause, path

- جاده به سبیلی باریک منتهی شد.

- The road finished in a narrow path.

- فی سبیل‌الله

- for the sake of God
موی بالای لب

فونتیک فارسی

sebil
اسم
mustache, whiskers, mustachio

- مدام سبیل خود را می‌جوید.

- He kept chewing at his moustache.

- سبیل چخماقی

- handlebar mustache

- او سبیل خود را با موم چرب می‌کند.

- He waxes his mustache.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سبیل

ارجاع به لغت سبیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سبیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سبیل

لغات نزدیک سبیل

پیشنهاد بهبود معانی