با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

سخت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

sakht
hard, difficult, severe, rigid, irresistible, violent, hard, severelyviolently, terribly, very
پوست
horny
tempered
cutting
intractable
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سخت

ارجاع به لغت سخت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سخت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سخت

پیشنهاد بهبود معانی