با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    سخت گرفتن به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    دشوار گرفتن، با جدیت رفتار کردن

    فونتیک فارسی

    sakht gereftan
    فعل لازم فعل متعدی
    to be strict or exacting, to act like a taskmaster, to be stickler or hardheaded

    - اگر می‌خواهی به اهدافت برسی، باید به خودت سخت بگیری.

    - You have to be strict with yourself if you want to achieve your goals.

    - او تصمیم گرفت به خودش سخت بگیرد و به برنامه‌ی رژیم غذایی‌ جدیدش پایبند باشد.

    - She decided to be strict with herself and stick to her new diet plan.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد سخت گرفتن

    1. سخت‌گیری کردن، عنیف بودن ≠ سهل گرفتن، آسان گرفتن

    ارجاع به لغت سخت گرفتن

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «سخت گرفتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سخت گرفتن

    لغات نزدیک سخت گرفتن

    پیشنهاد بهبود معانی