امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

sar
head, top, end, estremity, cover, lid, intention
chief
insensible
جانورشناسی antenna
عامیانه noddle, noggin
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سر

  1. مترادف:
    تارک راس فرق کله مخ
    متضاد:
    پا ته
  1. مترادف:
    راز رمز مصاص امرپوشیده کار نهانی
  1. مترادف:
    اخفا مکتوم نهانی
  1. مترادف:
    اسم
    متضاد:
    آبی‌رنگ
  1. مترادف:
    شیب لیز لغزنده لغزان
  1. مترادف:
    موزه
  1. مترادف:
    سرخ سرخ‌رنگ

ارجاع به لغت سر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سر

لغات نزدیک سر

پیشنهاد بهبود معانی