امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سردمدار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

sardamdaar
apostle, boss, headman, mover and shaker, pilot, prince, ringleader

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت سردمدار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سردمدار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سردمدار

لغات نزدیک سردمدار

پیشنهاد بهبود معانی