با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

سره به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ناب

فونتیک فارسی

sare
صفت
pure, plain, unadulterated, refined, sterling, analloyed

- فارسی سره

- pure Persian

- آب سره از چشمه‌ی کوهی

- the pure water from the mountain spring
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سره

ارجاع به لغت سره

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سره» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سره

پیشنهاد بهبود معانی