امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سرگردان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

sargardaan
wandering, errant, at a loose end

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
گاو و سگ
waif
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سرگردان

  1. مترادف:
    آواره دربه‌در ولو ویلان بی‌خانمان
  1. مترادف:
    حیران سرگشته گیج متحیر مضطرب واله
  1. مترادف:
    بلاتکلیف
  1. مترادف:
    سلندر

ارجاع به لغت سرگردان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سرگردان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سرگردان

لغات نزدیک سرگردان

پیشنهاد بهبود معانی