با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

سری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

مجموعه، رشته

فونتیک فارسی

seri
اسم
series, set, family, succession, suite, edition, battery

- سری اول این اتومبیل‌های مجلل

- the first edition of these luxury cars

- یک سری تمبر جدید

- a series of new stamps
مخفی، محرمانه

فونتیک فارسی

serri
صفت
clandestine, mysterious, secret, arcane, confidential, undercover, backstairs, classified, underground, occult, cryptic, hidden, esoteric

- بخش عملیات سری اداره‌ی ضدجاسوسی

- the secret operations branch of the counterespionage office

- مأمور سری

- a confidential agent

- ایستگاه رادیوی سری

- a clandestine radio station
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سری

ارجاع به لغت سری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سری

پیشنهاد بهبود معانی