با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

سس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

چاشنی

فونتیک فارسی

sos
اسم
غذا و آشپزی sauce, relish, dressing, dip, condiment, chutney, seasoning

- سس سالاد کم‌کالری

- low-cal salad dressing

- این غذا با یک سس گوجه‌ی خوشمزه سرو می‌شود.

- This dish is served with a delicious tomato sauce.

- سس تند

- hot sauce
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سس

ارجاع به لغت سس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سس

لغات نزدیک سس

پیشنهاد بهبود معانی