امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سلاله به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نسل

فونتیک فارسی

solaale
اسم
progeny, essence, offspring, quiddity, progency

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

- توله‌های گربه سلاله‌ی او هستند.

- A cat's kittens are her progeny.

- سلاله‌ی پرجمعیت او همه‌جای کشور پراکنده شده‌اند.

- His numerous progency are scattered all over the country.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سلاله

  1. مترادف:
    آل اعقاب اهل‌بیت بچه خانواده فرزند کودک نسل نطفه
  1. مترادف:
    برگزیده
  1. مترادف:
    خلاصه

ارجاع به لغت سلاله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سلاله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سلاله

لغات نزدیک سلاله

پیشنهاد بهبود معانی