با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

سنتی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

وابسته به سنت، قدیمی

فونتیک فارسی

sonnati
صفت
ceremonial, classical, conservative, conventional, customary, traditional, traditionally, unwritten

- رقص‌های سنتی بومیان آفریقا

- the ceremonial dances of African natives

- پیرتر که می‌شویم به روش‌های سنتی گرایش بیشتری پیدا می‌کنیم.

- As we grow older we incline to traditional ways.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سنتی

ارجاع به لغت سنتی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سنتی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سنتی

لغات نزدیک سنتی

پیشنهاد بهبود معانی