با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

سنجه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ابزار سنجش، اندازه‌ی سنجش

فونتیک فارسی

sanje
اسم
bench mark, canon, check, criterion, gauge, measure, measurement, module, scale, unit, yardstick, unit of measurement

- سنجه‌ی اتاق قبل از خرید اثاثه ضروری بود.

- The measurement of the room was necessary before buying furniture.

- سنجه‌ی دقیق برای آزمایش‌های علمی بسیار حیاتی است.

- Accurate measurement is crucial for scientific experiments.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سنجه

ارجاع به لغت سنجه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سنجه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سنجه

پیشنهاد بهبود معانی